اگر نمازمان نماز بود

نمازهایمان اگر "نماز" بود که موقع سفر، ذوق نمی کردیم از شکسته شدنش!

نمازهایمان اگر نماز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت!

اگر نمازهایمان نماز بود،... نمی خواندیمش، برای این که، خود را "خلاص" کرده باشیم...

اگر نمازهایمان نماز بود که تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن آدرس شارژر گوشی...

اگر نمازمان نماز بود، که تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر!!

تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار! تبدیل نمی شد به ماشین حساب!!

نه. نمازهایمان "نماز" نیست. •٠· اگر نماز بود، یک "کارواش قوی" می شد و

با فشار می شست از دلمان همه ی سیاهی ها را، لکه ها را، پلشتی ها را.

اگر نماز بود، می شد "کیمیا" و مس وجودمان را تبدیل می کرد به طلا...

اگر نمازمان نماز بود، می شد پل، می شد پناهگاه، می شد دارو، می شد مرهم،

می شد درمان،می شد شاه کلید، می شد میعادگاه، می شد دانشگاه....

التماس دعا

عید نوروز

عیدتون پیشاپیش مبارک

خب سال 93 هم با همه یخوبی و بدی هاش تموم شد اگر تو این سال کسی رو اذیت کردم حتما حقش بوده

در ضمن دوستان هر نظر وپیشنهادی درمورد من دارین روی کاغذ بنویسین بعد مچالش کنین بندازین سطل اشغال چون اصلا برام مهم نیست 

عید تون پیشاپیش مبارک

دخترونه

...................

هفت واقعیت در این دنیا

1- شما نمی توانید صابون را روی چشمان خود بریزید  . 

2- شما نمی توانید مو هایتان را بشمارید . 

3 - شما نمی توانید نفس بکشید زمانی که زبانتان بیرون از دهنتان است . 

4 - شما مورد 3 را انجام دادید  

5- اما فهمیدید که میتوانید ولی شبیه یک حیوان باوفا شدید  

6- الان لبخند میزنید . با اینکه سرکار رفته اید  

7- در وبلاگ خود پخش کنید تا بتوانید انتقام بگیرید

حجاب

ح : حیای یک زن

ج : جمال یک زن

ا : ادب یک زن

ب : برخورد یک زن

همه ی این ها در یک جمله جمع می شود

آن هم حجاب است.

خدا

در دستور زبان عرفان ، فعل اینگونه صرف میشود :

من نیستم ، تو نیستی ، او همیشه هست .

خدا

.

سر میز شام یادت که می افتم بغض می کنم

اشک در چشمانم حلقه می زند و همه با تعجب نگاهم می کنند

لبخندی می زنم و می گویم : چقدر داغ بود

مرگ از زندگی پرسید : .................

مرگ از زندگی پرسید چرا من تلخم وتو شیرین

زندگی در پاسخ گفت : چون من دروغم ولی تو حقیقت

تنهایی

زمانی که متولد شدم یکی تو گوشم گفت :

(تا آخر عمر با تو هستیم !) خندیدم و گفتم تو کی هستی ؟

گفت :غم و تنهایی